خانواده توانمند مهاجر

اهداف:

  • کاهش آسیب های اجتماعی وفردی ویژه مهاجرین افغانستانی
  • حمایت از حفظ و ارتقای سطح سلامت جسم و روان مهاجرین
  • فرهنگ سازی و آموزش برای ارتقای شهروندی (مسئولیت پذیری، مشارکت و پویایی)

مقدمه

بیش از چهار دهه جنگ های خارجی و داخلی در افغانستان سبب آواره شدن میلیونها نفر به کشورهای دیگر شده است. حوادث و تحولات سیاسی اخیر در افغانستان نیز بر تداوم و گسترش این مهاجرت ها افزوده است. چالش ها ومشکلات مرتبط با موضوعات روانشناختی یکی از تبعات مهم مهاجرت است که بخش های مختلفی را شامل می شود. یک فرد مهاجر علاوه بر مشکلات عمومی که برای همه افراد جامعه وجود دارد، با چالش های متعدد ویژه یک فرد مهاجر هم روبرو می شود. خانواده، کودکان، نوجوانان، جوانان، میانسالان و کهنسالان هر کدام متناسب با سن و شرایط زندگی خود از تاثیرات آن رنج می‌برند.

برای داشتن شهری سالم تر، پویاتر و شاداب تر، نیاز است که همه شهروندان هر شهر که شامل مهاجرین هم می‌شود، در فرایند آموزش شهروندی قرار گیرند. بسیاری از مشکلات و چالش های حقوقی جامعه مهاجر هم جزو تبعات ناآگاهی از موضوعات حقوقی است که هم خود جامعه مهاجر را سردرگم می کند و هم فشارهایی به ساختارهای اداری و مدیریتی مربوطه وارد می کند.

نکته مهم دیگر تعامل موثر با جامعه مهاجرین است. گاهی به علت ناآشنایی مسئولین با مشکلات زیربنایی مهاجرین و وجود چالش های ارتباطی و همچنین نا آگاهی مهاجرین از قوانین و ساختارها و گاهی بی اعتمادی ها، سبب می شود که ارائه خدمات مختلف به این جامعه با کیفیت مورد نظر صورت نگیرد. حتی گاهی اوقات پیامهای بهداشتی در حوزه سلامت جسمی و روانی و یا آگاهی های حقوقی که توسط مدیران ومسئولین برای جامعه مهاجرین تولید می‌شود، تاثیرگذاری قابل توجهی ندارند.

اهمیت و ضرورت

تاثیرات و آسیب های اجتماعی و فردی در مهاجرین، فقط محدود به خود این جامعه نیست و سازمان های مرتبط و همچنین جامعه میزبان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی در این جامعه قابل پیش‌بینی و پیشگیری است و «آموزش» و «توانمند سازی» می تواند از راهکارهای موثر در این مورد باشد. برای عملی ساختن این راهکارها، استفاده از ظرفیت تحصیلکردگان مهاجر افغانستانی که حضور و درک بیشتری از شرایط و چالش های جامعه خود دارند، می‌تواند نقش مهمی ایفا نماید.

کارکردهایی مانند شبکه سازی، ارتباط گیری، اعتمادسازی، انجام فرایندهای آموزشی و برقراری تعاملات مثبت و کارآمد بین سازمان های مرتبط و جامعه مهاجرین، با کیفیت بالاتر، سرعت بیشتر و تاثیرگذاری بیشتری توسط این مجموعه قابل انجام است.

طرح «خانواده توانمند مهاجر» برای کمک به حل برخی از مشکلات مهاجرین با استفاده از توانمندی و ظرفیت های نخبگان و تحصیل‌کردگان مهاجر افغانستانی، اجرا می شود. تمام بخش های مدیریت، برنامه ریزی و اجرای فعالیت های این مرکز توسط کارشناسان و تحصیلکردگان مهاجرافغانستانی و البته زیر نظر سازمانهای قانونی مرتبط انجام می شود.

مزایای طرح

  • ارتباطات و تعاملات موثرتری بین جامعه مهاجرین و ساختارهای اداری میزبان ایجاد کرده و کیفیت ارائه خدمات افزایش پیدا می کند.
  • بسیاری از هزینه های جامعه میزبان در حوزه مهاجرین کاهش می یابد و یا هدفمند و موثر می شود.
  • از توانمندی تحصیلگردگان مهاجر افغانستانی بهره‌برداری می شود و نوعی کارآفرینی است.
ساختارهای طرح خانواده توانمند مهاجر

1) بخش ارائه خدمات روان شناختی

جامعه مهاجرین افغانستانی با توجه به شرایط و محدودیت های مختلف، شانس کمتری برای بهره مندی از دریافت مشاوره و خدمات روانشناختی دارند و لذا تبعات منفی و آسیب‌های ناشی از آن خود خانواده، جامعه مهاجرین و همچنین جامعه میزبان را تحت تاثیر قرار می دهد. مشکلاتی مانند ضعف عزت نفس، کاهش اعتماد به نفس، عدم وجود مهارت های فردی و ارتباطی، عدم مهارت های فرزندپروری و… سبب می شود که این افراد در فرایندهای زندگی و کاری با چالش های متعددی روبرو شوند که مشکلات تحصیلی و ترک تحصیل، استرس، اضطراب، افسردگی، وسواس، تعارضات خانوادگی، اعتیاد، بزهکاری، خشونت، طلاق، فحشا و… از نتایج و تبعات آن است. این چالش ها سبب می شود که مسیر قابل توجهی از این جمعیت به مراکز دیگری مانند مراکز درمانی، دادگاه و یا زندان کشانده ‌شود. افزایش آمارهای مشکلات اجتماعی، بزهکاری و درگیر کردن ساختارهای اداری و انتظامی، گویای این واقعیت دردناک است.

بطورعمده سه عامل سبب ایجاد این محدودیت ها می شود:

۱) ضعف و یا عدم وجود «فرهنگ» استفاده از خدمات مشاوره و روان درمانی:

فرهنگ استفاده از مشاوره و خدمات روان درمانی در میان جامعه مهاجرین افغانستانی معمولا خیلی پایین است. بطور مثال ساختار خاصی برای استفاده از مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره در تعارضات زناشویی و مشاوره پیش از طلاق بین مهاجرین وجود ندارد و معمولا به شیوه سنتی و ریش سفیدی به این چالش ها رسیدگی می‌شود که با توجه به عدم تخصص افراد مربوطه، نتایج مطلوبی حاصل نمی شود. سونامی طلاق بین مهاجرین از نتایج این موضوع است.

۲) محدودیت های «دسترسی» به خدمات روان شناختی متناسب و مناسب:

موضوعات روانشناختی ارتباط بسیار نزدیکی با خصوصیات فردی و بافت اجتماعی افراد دارد. این خصوصیات با توجه به مولفه های مختلف مانند فرهنگ، مذهب، رسم و رسوم و… از هر جامعه نسبت به جامعه دیگر متفاوت است. این موضوع در مورد جامعه مهاجرین افغانستانی نیز صادق است. لذا اکثر مراجعین نمی تواند با مشاورانی که با موضوعات فرهنگی و چالش های ویژه مهاجرت آشنایی ندارند، ارتباط مناسب درمانی برقرار کنند. در نتیجه معمولا انگیزه چندانی برای مراجعه به مشاوران کشور میزبان ندارند.

۳) محدودیت های اقتصادی:

استفاده از خدمات روان شناختی نیازمند تامین هزینه است. با توجه به مشکلات متعدد مهاجرین در بخش‌های مختلف زندگی، عملا مبلغی برای استفاده از خدمات مشاوره و رواندرمانی در سبد اقتصادی خانواده ها باقی نمی ماند.

لذا ارتقای فرهنگ استفاده مناسب و به موقع از مشاوره و خدمات روان شناختی، دریافت آموزشهای عمومی و همچنین تامین تسهیلات و حمایت های مختلف برای بهره مندی از این خدمات، نقش مهمی در «پیشگیری» از بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی دارد که تبعات منفی آن هم گریبانگیر خود جامعه مهاجر می شود و هم جامعه میزبان.

۲) مرکز رشد

2.1 بخش آموزش فرهنگ شهروندی

ناآگاهی از فرهنگ شهرنشینی و قواعد رفتاری زندگی شهری، هزینه‌های زیادی را به اداره‌کنندگان شهر، محیط شهری و ساکنان شهرها تحمیل ‌کرده است. کلانشهرها با افزایش مداوم جمعیت ثابت و جمعیت سیار و افزایش خرده‌ فرهنگ‌ها و قومیت‌های متعدد روبرو هستند و به موازات آن با نیازهای اجتماعی وابسته به آن مواجه‌اند که با گسترش و افزایش این وضعیت، نیازها به ‌مراتب بیشتر شده و وظایف سازمان‌های مربوطه نیز سنگین‌تر می‌شود.در نتیجه نیاز به آموزش شهروندی بیشتر از قبل احساس می‌شود.

بسیاری از مهاجرین یا کسانی که در روستاها و شهرهای کوچک زندگی می‌کردند به دلیل نبود شغل و با امید دست یافتن زندگی بهتر راهی شهرهای بزرگ شده‌اند و در این شهرها با تناقضات مختلفی رو به رو می‌شوند که قبل از آن در روستا یا شهر کوچک خود با آن مواجه نبودند.

در شهرهای توسعه یافته این آموزش‌ها از سنین پایین و از مهدهای کودک و مدارس شروع می‌شود و علاوه بر مدارس و سازمان‌های آموزشی، رسانه‌های ارتباط جمعی هم نقش مهمی در ارایه این آموزش‌ها دارند.

2.2 بخش آموزش های بهداشتی

بهداشت عمومي عبارتست از مجموعه دانش و هنر پيشگيري از بيماري و تامين، حفظ و ارتقاي تندرستي و توانمندي بشر با استفاده از تلاش دسته جمعي كه منجر به توسعه جامعه شود. اين مفهوم در حوزه زندگي انسان گسترش يافته و به طريقي ضامن سلامت فرد و جامعه به شمار ميرود. از اينرو از ديدگاه جهاني مطابق تعريف استانداردي كه سازمان جهاني بهداشت (WHO) از سلامتي ارائه كرده است، ميدان رسالتها، سياستها و وظايف و فعاليتهاي بهداشت عمومي، جهان شمول گرديده و از فرد به سمت جامعه جهاني پيشروي مي كند. از ديدگاه فوق، سلامت عبارتست از تامين رفاه كامل جسمي، رواني و اجتماعي كه معناي آن تنها به نبودن بيماري و نقص عضو، محدود نشده بلكه شامل سه محور جسم، روان و جامعه مي شود و لذا هرگونه نقص و آسيبي كه به هريك از محورهاي سه گانه وارد شود، تعادل فرد را بر هم زده و منجر به نبود سلامت مي شود.

قصد و هدف آموزش بهداشت در این طرح این است که به مردم کمک شود تا مشکلات بهداشتی خودشان را بشناسند، برای مشکلات راه حل پیدا کنند و با بکار بستن راه حل ها مشکلاتشان را خود حل کنند زیرا تا زمانی که مردم خود در رفع مشکلات مشارکت نکنند نمی‌توان در برنامه‌های بهداشتی موفق گردید. آموزش بهداشت یکی از عوامل موثر جهت تغییر و اصلاح عادات و رفتارهای فردی و اجتماعی و به عبارت دیگر ارتقاء روش زندگی فردی در رابطه با سلامتی اوست.

برای جامعه مهاجرین افغانستانی زمینه های دریافت آموزش بهداشت به دلایل مختلف، کمتر از جامعه میزبان است. ضعف فرهنگ و همچنین چالش های دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی از دلایل عمده آن است.

2.3 بخش آموزشی در حوزه مهارت افزایی و کار آفرینی

شرایط اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز جهان به گونه ای است که برای حل مشکلات و تنگناها، نیاز به الگوها و راه حلهای جدید و متفاوتی است. توسعه کارآفرینی در هر جامعه با ارتقا کیفیت وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن جامعه همراه خواهد بود.

مهاجرین افغانستانی به دلایل مختلف، در زمینه کسب و کار با چالش ها وموانع مختلفی روبروهستند. لذا مشکلات اقتصادی به نوعی یکی از ویژگیهای این جامعه شده است. مشکلات اقتصادی، خود پایه بسیاری از مشکلات دیگر و حتی مسیری برای بزهکاری ها و آسیب‌های اجتماعی و فردی مختلف است. برخی از این موانع و چالش ها ممکن است به سرعت و به آسانی قابل حل نباشد. اما بسیاری از آنها نیز قابل حل است. گاهی کمبود اطلاعات و دانش در حوزه کسب و کار و کارآفرینی مانع اصلی است که با آموزش قابل حل است.

۳) بخش مشاوره های حقوقی

در همه موارد کیفری، حقوقی، قضایی، خانواده و … افراد کمی هستند که از طریقه احقاق حقوق خود آگاهی دارند و می‌دانند چطور می‌توانند حق خود را باز پس گیرند و به عبارتی از طرق دادرسی اطلاع دارند؛ همین موضوع اهمیت مشاوره حقوقی را بالا می‌برد. مشاور حقوقی فردی است که اولا از قوانین و مقررات مربوط به مسائل حقوقی کاملا آگاه بوده و ثانیا با داشتن قدرت تحلیل مسائل مختلف می‌تواند راهنمایی‌های لازم را در مسائل حقوقی مختلف به موسسات، شرکت‌ها و افراد نیازمند به این مشاوره‌ها ارائه دهد.

در مورد جامعه مهاجرین، عدم آگاهی از موضوعات حقوقی سبب می شود که اولا خود جامعه مهاجر در پیگیری موضوعات و مشکلات حقوقی خود سردرگم باشند و ثانیا این سردرگمی سبب ایجاد فشار و تراکم در ساختارهای اداری و قانونی موجود می شود. پیچ و خم های دادرسی فراوان و مسائل پیچیده حقوقی، اموری نیستند که مردم عادی بتوانند به راحتی بر آنها اشراف داشته باشند. گاهی اوقات یک مشاوره کوتاه مدت می تواند از دادخواست‌ها و دادرسی‌های بلند مدت و گاهی بدون نتیجه جلوگیری کند.