خانواده های مهاجر افغانستانی دارای فرزند اوتیستیک ساکن قم شامل حدود ۳۵ خانوار می شود که در یک مجموعه غیر رسمی جهت حمایت از یکدیگر در کنار هم جمع شده اند. در جلسه ای که در تاریخ 16 دی ماه 1402 در جمع این خانواده ها و با حضور آقای زارعی (مدیرکل امور اتباع و مهاجرین خارجی استان قم) و سید موسی حسینی (دکترای روان شناسی عمومی/عضو موسس مرکز توسعه سلامت روان مهاجر/استاد دانشگاه علوم پزشکی کابل) برگزار شد، یکی از درخواست های این خانواده ها شروع فرایندهای روان درمانی بود.
چون فشارهای روان شناختی ناشی از تعامل با این کودکان، به نوعی این خانواده ها را دچار فرسایش های مختلف جسمی و روانی کرده است. فرایند گروه درمانی این خانواده ها با حمایت مالی دفتر آیت الله العظمی سیستانی، توسط کارگروه اوتیسم مرکز توسعه سلامت روان مهاجر آغاز گردید.
اختلالات طیف اوتیسم که عموماً به آن اوتیسم یا درخودماندگی میگویند، یک اختلال عصبی تکوینی با وجود مشکلات جدی در تعاملات اجتماعی، و ارتباطات کلامی و غیرکلامی و وجود رفتارهای تکراری و علایق محدود فرد است. واکنشهای غیرمعمول به محرک حسی و تأکید فرد بر حفظ ثبات و روالهایی خاص در زندگی نیز از نشانههای شایع این اختلال هستند.
این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تأثیر میگذارد (در مسیر شناخت به حواس، برای رمزگذاری و طبقهبندی اطلاعات در حافظه احتمالاً تسلط قوی یکی از حواس باعث تضعیف سایر حواس در انجام طبقهبندی اطلاعات دریافتی میشود)
کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم، در ارتباطات کلامی و غیرکلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مربوط به بازی، مشکل دارند. این اختلال، ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار میسازد. در بعضی موارد، رفتارهای خود آزار دهنده و پرخاشگری نیز دیده میشود. در این افراد، حرکات تکراری (دست زدن، پریدن) و پاسخهای غیرمعمول به افراد، دلبستگی به اشیاء یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده میشود.
ممکن است در حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی) نیز حساسیتهای غیرمعمول دیده شود. افراد اوتیستیک ممکن است به شدت در بعضی از کارها ضعیف و ناتوان، در بعضی متوسط و در بعضی بسیار توانا باشند. هسته مرکزی اختلال در اوتیسم، اختلال در ارتباط است. هنوز هیچ درمان موثر شناخته شدهای برای اوتیسم وجود ندارد.
خانواده های دارای فرزند اوتیستیک
داشتن فرزند دارای اوتیسم بر جنبه های مختلف زندگی خانوادگی تأثیر می گذارد، از جمله خانه داری، امور مالی، سلامت عاطفی و روانی والدین، روابط زناشویی، سلامت جسمانی اعضای خانواده، محدود کردن پاسخ به نیازهای سایر فرزندان در خانواده، ضعف روابط خواهران و برادران، روابط با دیگر بستگان، دوستان و همسایگان و تفریح و فعالیت های فراغت.
خانواده های کودکان اتیستیک از نظر عاطفی و مالی خسته می شوند. تولد کودک دارای اوتیسم بدون شک نقطه بحران زودرسی است که یک خانواده می تواند با آن روبرو گردد و بدون لذت بردن از زیبایی های دوران کودکی فرزند خود، وارد دوره ای از بحران های پی در پی از جمله تشخیص، درمان و معرفی این کودک به خانواده و جامعه می گردد.
کودکان درگیر با این اختلال به صورتی تمام انرژی خانواده را به خود معطوف می کنند. حضور این کودکان موجب می شود که دیگر اعضای خانواده احساس کنند کنار گذاشته شده اند. برای نمونه پدر احساس می کند که هر روز از همسر خود فاصله بیشتری پیدا می کند و یا فرزند دیگر خانواده تامین عاطفی کمتری از مادر خود دریافت می کند. مشکلات مالی این خانواده ها با بزرگتر شدن کودک بیشتر و بیشتر می گردد.
حضور یک کودک دارای اتیسم در منسجم ترین خانواده ها نیز می تواند استرس غیر قابل باوری ایجاد نماید و موجب خلل در چرخه زندگی اعضای این خانواده گردد. در مورد فرزند اول به صورت غیر قابل پیش بینی است و خانواده در فرزند بعدی می داند که احتمالا بین 18 تا 30 درصد احتمال دارد فرزند بعدی آنها نیز درگیر با اوتیسم باشد. از این رو است که خانواده اضطراب، نگرانی، غم، دلسوزی، ترحم، احساس گناه و… را به صورت همزمان تجربه میکند و این هیجانات استرس آور می تواند هم از درون و هم از بیرون یک خانواده را متلاشی کند.
خانواده های مهاجر افغانستانی دارای فرزند اوتیستیک
این خانواده ها سه سطح از مشکلات و چالش ها را تجربه می کنند:
سطح اول: این خانواده ها به عنوان یک خانواده عادی جامعه، همه مشکلات و چالش های معمولی یک خانواده مانند تامین هزینههای زندگی، مکان، لباس، شغل، درمان و… را دارند.
سطح دوم: این خانواده ها با محدودیت های ناشی از مهاجر بودن نیز درگیر هستند. مشکلات و محدودی های مختلف اجتماعی، قانونی، اقامتی، بیمه، حمایت های اجتماعی و … ناشی از مهاجربودن، کم نیست.
سطح سوم: چالش های ناشی از وجود و حضور فرزند اوتیستیک در خانواده که مجموعهای از مشکلات مختلف مالی، درمانی، عاطفی، ارتباطی و… را ایجاد می کند.
لذا خانوادهای مهاجر افغانستانی دارای فرزند اوتستیک واقعا در رنج و سختی مضاعف هستند.
گروه درمانی
انبوهی از هیجانات در والدین کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم وجود دارد که ناشی از تجارب درگیرشدن با این کودکان است. به محض اینکه والدین وضعیت کودکان را می فهمند، هیجاناتی مانند هراس، دوگانگی، انکار، احساس گناه، غم، شرم، ترحم به خود، غصه، افسردگی و آرزوی مرگ فرزندشان را تجربه می کنند. به خاطر مشکلات فراوان این کودکان، خانواده ها و به خصوص مادران، از تنشها و فشارهای روانی زیادی رنج می برند.
طبق پژوهشها این والدین در مقایسه با والدین کودکانی که معلولیتهای دیگر دارند استرس فرزندپروری بیشتری را تجربه میکنند.
گروه درمانی، نوعی روان درمانی متشکل از یک درمانگر (رهبر گروه/متخصص روان شناس)، یک منشی و 8 تا 12 شرکتکننده با مشکلات مشابه است. هرجلسه بین 1.5 تا ۲ ساعت طول می کشد. افراد حاضر در گروه درمانی به خاطر مداخلات روانشناس یا مشاور، مشاهده رفتارهای سایر اعضای گروه، دریافت بازخورد از اعضای گروه، توسعه تجارب مشترک و برخی تکنیک های روان درمانی منتفع می شوند.